کاش کفشم ...
- ۱۰ نظر
- ۲۶ آذر ۹۳ ، ۱۵:۰۶
جــــایـــی کــــه کوه خضر به زحمت بایستد
شــــاعـــر چـــگـــونـه پیش تو راحت بایستد
نـــزدیـک میشوم به تـو، چیزی نمانده است
قـــلــبـــم از اشـــتــــیــــاق زیــــارت بایستد
بــانــو ســـلام کــــاش زمان با همین سلام
در آســــتـــانــــه در ســــاعـــت بـــایــسـتد
و گـــردش نـــگـــاه تـــــو در بـــیـــن زائـــران
روی مــن، ایـــن فــتـــاده بــه لکنت، بایستد
ادامه این شعر زیبا در ...چشم دلم به سمت حرم باز میشود
با یک سلام صبح من آغاز میشود
پر می کشد دلم به هوای طواف تو
وقتی که لحظه لحظهی پرواز میشود
ازشب میلاد تو اینگونه حاصل می شود
ماه روز اول ذی القعده کامل می شود
بارها سر در میارد از شب میلاد تو
تا که جبرائیل ازخورشید غافل می شود
گوئیا شان نزولش می شود ایران ما
هرچه بر "موسی بن جعفر"سوره نازل می شود