گره به کار من افتاده ...
گیله مرد |
يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۴:۵۸ ب.ظ |
۱ نظر
همیشه بوده فقط لطف، کار فاطمهها
که بوده ایل و تبارم دچار فاطمهها
اگر قرار بر این است بیقرار شوم
خدا کند که شوم بی قرار فاطمهها
خوشا به حال کسی که تمام زندگیاش
مدام چرخ زند در مدار فاطمهها
نیاز نیست به توضیح حجب و عفتشان
زبانزد است همیشه وقار فاطمهها
عجب نباشد اگر قم شده دری ز بهشت
بهشت بوده چو در انحصار فاطمهها
گره به کار من افتاده میروم سوی قم
دخیل بستهام امشب فقط به بانوی قم
تمام کشور ما خاک زیر پای شما
که هست این همه امنیت از دعای شما
چه ارزشیست به ناقابلی جان چو من
هزار جان گرامی شده فدای شما
نگاه کن که همه نوکر و غلام تواند
بگو که سر بتراشیم ما برای شما
زنان کشور ما گوشه گوشهی این خاک
چه مادران و چه خواهر کنیزهای شما
رسیده صبح، گدایی به خاکبوسی تان
به عرش میرود امشب همان گدای شما
...
شعر: سید حجت بحرالعلومی طباطبایی