منِ بیمار ... طبیبم شدی یا معصومه (س)
در حرم، رسمِ ادب، سر به
زمین باید داشت
قطرهای شرم گُنه، روی جبین باید داشت
به تمنایِ وصالت، چه فرستم از پیش....؟
که بجز اشک، برایت،
چه نگین باید داشت؟
آنکه بیرون زِ بهشتِ تو رود، عاقل نیست؛
ذرهای مهرِ تو را، همچو یقین، باید
داشت
هر که در روزِ ولادت به وصالِ تو رسید...
انتظارِ فرج ! ...خُلدِ برین باید
داشت
چه کنم؟ دست به پیشِ که گدایی ببرم؟
التفاتی، به منِ زار و حزیـــن باید داشت
شرمی از روزِ ازل، بر دلِ من افتادست
ناله ای بدرقه ی راه، وزیـــن باید داشت
منِ بیـــمار...طبیبم شدی یا معصومه"س"
نظر مرحمتی، جانبِ این، باید داشت...
گفتند اندر کرمت، شعله
به دامن بزنیم
یک نگاهی به همه، منتظرین باید داشت
یا فاطمه ...اشفعی لنا عند اللـــــــه؛
به تو و آل تو، احساسِ قرین باید
داشت
شعر از خانم فاطمه مباشر امینی(+)
پ.ن: با اینکه هوا رو به سردی و سرمای زمستون میره، از زوار عاشق بیبی کم که نشده هیچ روز بروز افزایش پیدا کرده! الحمدلله و المنه