خوش آمدی بی بی جان
- ۰ نظر
- ۱۹ آبان ۹۹ ، ۱۳:۱۴
و دانه ریخت بیایی کبوترش باشی
دوباره آینهای در برابرش باشی
نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی
میان راه پرستوی پرپرش باشی
«موسی» که دید حال و هوایت، دادت به دستهای «رضا»یت
اشکی نشست گوشه چشمش، تا «فاطمه» زدند صدایت
از جنس آسمانی و نوری، از چشم باز پنجره دوری
بین برادران غیوری، خورشید هم ندیده ردایت
رنج سفر برای تو آسان، شب از قبیله تو هراسان
شد قبله دل تو خراسان، ای عطر دوست قبله نمایت!
من تشنهای رسیده به دریا، با آرزوی دیدن «زهرا»
دربان! بگو ملیکه قم را: از راه آمدهست گدایت
تا که چشم دل به سوی گنبدش وا می شود
گنبد زرد طلا از دور پیدا می شود
دل موذن می شود بر بارگاه قدسی اش
بانگ برمی دارد و باغ تماشا می شود
می رود گلدسته ها بالا به هنگام اذان
در سحرگاه حرم یکباره غوغا می شود
صبح صادق می دمد بر آستان بندگی
حضرت معصومه هم،همشهری ما می شود
برای بار غمت سوگوار باید شد
تمام عمر از این غصه زار باید شد
برای خضرشدن در کنارصحن تو با
غلام و نوکر تو همجوار باید شد
نوشته اند برای زیارت زهرا
بسوی مرقد تو رهسپار باید شد
برای مثل سلیمان شدن فقط بی بی
به روی فرش حریمت سوار باید شد
برای اینکه امام رضا مرا بخرد
ز داغ روضه ات ابر بهار باید شد
ندیدی آخر کاری برادر خود را
از این مصیبت تو غصه دار باید شد
نوشته اند: کریمه، به مصحف نامت
به شوق دانه رسیدم دوباره بربامت
در آستانه آغاز دهه کرامت و ولادت کریمه اهل بیت سلام الله علیها
دریافت نماهنگ خواهر خورشید
حجم: 23.8 مگابایت
حـال دلـم را
فقـط آغـوش حـرمـت خوب می کنـد ...
حالا که دلـم تنـگ مشهـد اسـت!