زیارت قبر مطهر سیده معصومه س

_{توفیقی نصیب شد امشب به اتفاق آقا سیدعباس سیدنژاد ؛ #افطاری_ساده #مهمان #سفره ی کریمانه ی #کریمه_اهل_بیت_سلام_الله_علیها در #صحن_صاحب_الزمان عج #حرم_مطهر بودیم. #جای_دوستان_خالی
دوست و استاد عزیزمون در حال توضیح دادن #حدیث زیبای #امام_جواد ع در مورد #زیارت قبر مطهر #حضرت_معصومه_س به آقا امیر حسین و آقا محمد امین هستند}

بفرمائید ضیافت افطار حرم حضرت معصومه س

#من_روزه_داران_را_دوست_دارم
پ.ن۱: #ضیافت #افطار #حرم_مطهر #کریمه_اهل_بیت_سلام_الله_علیها و زحمات #خادمین حرم
پ.ن۲: حرم مطهر #بی_بی تا پایان ماه مبارک رمضان ، هر شب بعد از #نماز_مغرب_و_عشاء ، در #صحن_صاحب_الزمان عج به صرف #افطاری پذیرای #زائرین گرامی ست.

من روزه داران را دوست دارم

پ.ن1: زائران دیشب #حرم_مطهر #کریمه_اهل_بیت_سلام_الله_علیها ، از زینب و زهرا خانوم شش ماهه گرفته تا آقا محمد ۱۲ ساله با لباس نظامی‌ و شیعیان مظلوم #آفریقایی
پ.ن۲: در ماه مبارک رمضان ، بعد از نماز مغرب و عشاء سفره کریمانه ی بی بی در #صحن_حضرت_صاحب_الزمان_عج گسترده ست.
پ.ن۳: هر شب رأس ساعت ۲۲:۴۵ دقیقه برنامه مناجات خوانی حرم توسط مادحین نامی کشور برگزار می شود.

افطاری حرم بی بی

نان و خرمای حرم می‌خورم و می‌گویم
صاحب سفره دعا کن که بیاید مولا

دعوتیم به پویش مردمی #من_روزه_داران_را_دوست_دارم

طاقت نداشت ...

شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
طاقت نداشت تا به قیامت بایستد

نبض زندگی من ...

تو نبض زندگی ام را به دست خود داری
مسلم است که با رفتن تو میمیرم

با سَر بیشتر ...

_{گاه گاهی که به درگاه کریمی می‌روم
راه می‌پویم نه با پا، بلکه با سر بیشتر}

نمک گیرت شده‌ایم بانو ...

فتاده شور زیارت، عجیب در سر من
که از قدیم نمک‌گیر آبِ قم هستم

پ.ن: امشبی را نائب الزیاره دوستانیم ... به قید حیات ... اگر قبول افتد ...

دل من ...

دل من قصد زیارت دارد ...

راستی! فاطمیه نزدیک است...

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم

زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند

چادرش در میان گرد و غبار

قبلا این صحنه را ... نمی دانم

در من انگار می‌شود تکرار

آه سردی کشید، حس کردم

کوچه آتش گرفت از این آه

و سراسیمه گریه در گریه

پسر کوچکش رسید از راه

به یاد مهر تو ...

همین که دست قلم در دوات می‌لرزد
به یاد مهر تو چشم فرات می‌لرزد

نهفته راز «اذا زلزلت» به چشمانت
اگر اشاره کنی کائنات می لرزد

«هزار نکتهء باریک تر ز مو اینجاست»
بدون عشق تو بی شک صراط می لرزد

مگر که خار به چشمان خضر خود دیدی
که در نگاه تو آب حیات می لرزد

تو را به کوثر و تطهیر و نور گریه مکن
که آیه آیه تن محکمات می لرزد

کنون نهاده علی سر، به روی شانهء در
و روی گونهء او خاطرات می‌لرزد

غزل تمام نشد، چند کوچه بالاتر
میان مشک سواری، فرات می لرزد

سپس سوار می افتد، تو می رسی از راه
که روضه خوان شوی اما صدات می لرزد

و عصر جمعه کنار ضریح روی لبم
به جای شعر دعای سمات می لرزد ...           ^{(شعر: سید حمید رضا برقعی)}

دریافت روضه جانسوز شهادت حضرت زهرا^(س) حاج مهدی سلحشور
توضیحات: دیر آمدم، "در" داشت می‌سوخت

پ.ن: نائب الزیاره دوستان در حرم کریمه اهل بیت(سلام الله علیها)

ای بانوی خوبی‌ها ...

مرا ای عشق، ای بانوی خوبی‌ها اجابت کن
نگاهم را پر از مفهوم ناب استجابت کن
مرا با چشم‌هایت ای نگاه خوب و رویایی
پر از گلواژه‌های خوب و زیبای نجابت کن
من از ابهام سبز صحن چشمان تو خواهم گفت
بیا بیت مرا لبریز از عِطر صلابت کن
و از برخورد بال آن کبوتر، خوب فهمیدم ...
بیا این شعر را بر بال‌های او کتابت کن                     (شعر: حامد حجتی)

پ.ن1: تصویر فوق متعلق به دوست خوبم "آقا سید اویس موسوی‌نژاد" از کفشداران خوش اخلاق و اهل دل حرم بانوی آب و آینه می‌باشد.